محل تبلیغات شما



به نام خدا

از امروز تا اون روز فکر کنم 2.5 سال میگدره چه زود چقدر تلخ کاش می امیدی و این متن را می خواندی چه روز های خوبی بود بعضی وقتا فکر می کنم چطور میشه ادما ها از یاد هم برن؟ چطور میشه بگی دوستت دارم ولی فراموش کنی.وای خدا من. من تو را دیدم برای اولین برخورد و تو چطور عاشقانه دعوتم کردی بر خانه ساده خود.یادش به خیر وقتی هم را می دیدیم فقط لبخند بر لبانمان جاری بود.ایا دوست داشتن غیر این بود؟ یه روز وقتی به خود امدم دیدم وای خدایا من به تو ظلم کردم تنهایت گداشتم چون نمی خواستم بزرگ شوم به کنارت امدم ولی تو دیگر میل ماندن نداشتی .اسرار اسرار. دلت را به خدا بسپار .اخرین جمله توو به من

 

ان روز ها گدشت.

دعا کردم روزی ببینمت.

یک روز دیدمت نه به خاطر تو.بلکه رفته بودم کس دیگری را به جای تو ببینم.وای خدایا.تو بودی و من.قیافه اخموی من چون نمیدانستم چه کار کرده ام با خودم.دیگر از لبخند خبری نبود.تو هم اخم کرده بودی و منن در خیال خود نمی دانستم از خدا تشکر کنم یا فقط به تو فکر کنم؟

یادت هست در مورد کتابخوانی به من کتاب معرفی می کردی؟

برسد به دست تو .به لطف خدا اگر چه میدانم دیر است


 

           

5 تفاوت بین عشق حقیقی و وابستگی
 
 
        

تشخیص عشق حقیقی گاهی پیچیده است ولی در این مقاله 5 راهی که می‌توان این دو را از هم تشخیص داد را توضیح داده‌ایم. امیدواریم این توضیحات به شما کمک کند تا نوع رابطه خود را بازشناسید و در صورت وجود ضعف، آن‌را به‌تدریج تقویت کنید.

1. عشق حقیقی فارغ از خود است و وابستگی از خودخواهی سرچشمه می‌گیرد

وقتی عاشق هستید، سعی می‌کنید که طرف مقابل خود را شاد کنید. همیشه به‌دنبال راه‌هایی هستید که شریک زندگی‌تان تکامل و عزیز بودن را احساس کند. دیگر حساب و کتاب را کنار می‌گذارید و در مورد این‌که چه کسی کمک بیشتری به دیگری کرده است بحث نمی‌کنید و در خصوص این‌که  چه کسی قرار است که کارهای خانه را انجام بدهد دعوا نمی‌کنید. سعی نمی‌کنید که از لحاظ احساسی از شریک زندگی خود باج بگیرید یا احساسات او را به زور تغییر بدهید. دیگر در پی آن نیستید که کنترل رابطه را در دستان خود داشته باشید.

در مقابل زمانی‌که به کسی وابسته هستید، به راه‌هایی فکر می‌کنید که او می‌تواند از طریق آن‌ها شما را خوشحال کند. شدیدا به شریک خود احساس وابستگی می‌کنید و دنبال راه‌هایی هستید که او و احساساتش را کنترل کنید تا از این‌که شما را ترک کند، جلوگیری کنید. به‌جای این‌که خود با مسائل و چالش‌های زندگی دست به گریبان شوید، از شریک خود انتظار دارید که به شما عزت نفس ببخشد و کمبودهای وجودی شما را جبران کند. فکر می‌کنید که طرف مقابل مسئولیت شاد و خوشبخت ساختن شما را بر عهده دارد و در صورتی‌که از عهده این کار بر‌نیاید، خشم و ناراحتی‌تان برانگیخته می‌شود.

2. عشق حقیقی رهایی‌بخش است و وابستگی محدودیت و کنترل به‌دنبال دارد

عشق حقیقی دوجانبه به شما این امکان را می‌دهد که خود واقعی‌تان باشید. شریک زندگی‌تان این دل‌گرمی را به شما می‌دهد که از این‌که خودتان باشید نهراسید و به شما شهامت می‌دهد تا با ضعف‌های خود روبه‌رو شوید. این اطمینان و عشق دو جانبه همانند کاتالیزور عمل می‌کند و رشد و پیشرفت شخصیت هر دو طرف را تسریع می‌کند. اگر شریک زندگی‌تان این توانایی را داشته باشد که شما را همان‌طور که هستید بپذیرد و به شما شهامت و جسارت دنبال کردن رویاهای‌تان را بدهد، در مقابل شما هم رفتاری متناسب خواهید داشت و دست از کنترل زندگی او بر می‌دارید.

از سویی دیگر، وابستگی، کنترل رفتار و شخصیت طرف مقابل را تقویت می‌کند. ممکن است همسر خود را از وقت‌گذرانی با دوستان، انجام بازی‌های فکری بازدارید و در مقابل به شکلی افراطی و ناسالم سعی کنید که خودتان او را شاد و سرگرم نگه دارید. حتی ممکن است طوری احساسات او را تحت کنترل خود بگیرید که برخلاف میل باطنی‌اش به‌زور با شما بماند و ترک‌تا‌‌ن نکند.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کلاس ششم یک